تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

اگر به خانه ی من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار.
و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم...
اینجا گاهی با خودم حرف می زنم، یا شایدم گاهی که حرفای دیگران که به دل بشینه.
اینجا شبیه خونه ی منه. خونه ی آدم ذهنشه و قلبش، مگه نه؟
بله، برای فهمیدن و شناخت من جای مناسبی نیست، ولی اگه دنبال نشونه واسه فهمیدنِ خودتون می گردید، شاید جرقه ای شه.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

Time is flying? I dont think so

Friday, 11 Ordibehesht 1394، 05:01 PM
فکر کنم توی کتاب "زبان از یاد رفته" بود که خوندم... اینکه آدما عجله دارن و با سرعت می خوان پیش برن و توی کارهاشون، همه ی کارهاشون، دنبال سریع ترین حالت برای انجام اون کارن؛ کسی که زودتر مدرکشو می گیره، خوندن یه مطلب خاص توی کمترین زمان ممکن، ماشینی که سرعت بیشتری داره، قطاری که سریع تر تو رو به مقصد می رسونه حتی شده برای یک دقیقه!، و ... و ... و .... .

و اما اینکه این همه شتاب برای اینکه بعدش بی کار یه گوشه بشینیم و هیچ کاری نداشته باشیم، سردرگم آینده باشیم و در واقع به ازای تمام این لحظه هایی که کنار گذاشتیم خیلی وقتا(شاید با یه تقریب مهندسی بشه گفت که همیشه حتی!) هیــــــــــــــچ کاری برای انجام هم نداریم.

یا درگیر روزمره ها و روند عادی زندگی ای هستیم که همه دارن جلو می رن و ما هم باید به سرعت برسیم به آخرش! هر چی سریع تر بهتر! یا کلافه از اینکه چرا دیر شده و پیش نرفتیم هنوز!... عجیبه! قرار نیست همه یه راه تکراری رو پیش بریم، قرار اینه؟

باید فکر کرد... برنامه ریزی کرد و منسجم پیش رفت. یه جاهایی رو توی مسیر تغییر داد و یه جاهایی رو هم رها کرد. وقت های تلف شده زیادی بودن و هستن که با سرعت از گذشته ها کنارشون گذاشتیم... :-)

  • 94/02/11

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی