تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

اگر به خانه ی من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار.
و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم...
اینجا گاهی با خودم حرف می زنم، یا شایدم گاهی که حرفای دیگران که به دل بشینه.
اینجا شبیه خونه ی منه. خونه ی آدم ذهنشه و قلبش، مگه نه؟
بله، برای فهمیدن و شناخت من جای مناسبی نیست، ولی اگه دنبال نشونه واسه فهمیدنِ خودتون می گردید، شاید جرقه ای شه.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

challenge

Monday, 2 Khordad 1401، 03:10 PM

ارتباط با آدما همیشه چالش برانگیزه. جالبه که وقتی کوچک تر بودم، چالش کمتری داشت انگار اما خب اون موقع شاید فکر نمی کردم پشت این آدمی که رو به روی منه، یه دریای وسیع پنهانه. خیلی ساده تر از این ها برخورد می کردم و اونقدرا کاری به اون پشت نداشتم. راستش زندگی هم ساده تر بود و خوش هم می گذشت.

اما خب با زیادتر شدن سن آدم، آسیب ها و تروماهایی که درگیرش شده هم بیشتر می شه و واسه این شاید بهتر باشه که آدم به ارتباط هاش بیشتر دقت کنه. یادمه که یه روز که توی حیاط موسسه ایستاده بودم و درگیر یکی از تروماهای زندگی، یه دوست با رفتارش به من قدرتی داد که از پس اون بیرون بیام و بتونم باهاش همراه بشم. اینه که می گم باید حواسمون به رفتارمون بیشتر باشه. تا بتونیم به همدیگه کمک کنیم.

و قدم اصلی برای خوب پیش رفتن زندگی گذشت از اون آسیب هایی هست که ردشون توی زندگی آدم مونده. پذیرفتن خود! و در نتیجه پذیرفتن دیگران.

  • 01/03/02

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی