تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

اگر به خانه ی من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار.
و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم...
اینجا گاهی با خودم حرف می زنم، یا شایدم گاهی که حرفای دیگران که به دل بشینه.
اینجا شبیه خونه ی منه. خونه ی آدم ذهنشه و قلبش، مگه نه؟
بله، برای فهمیدن و شناخت من جای مناسبی نیست، ولی اگه دنبال نشونه واسه فهمیدنِ خودتون می گردید، شاید جرقه ای شه.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

For a change!

Monday, 1 Mordad 1403، 04:16 PM

توفیق اجباری اینکه پروژه مو عوض کنم و برم روی تیوری یادگیری تقویتی کار کنم!

یه سری ایده دارم، که نوشتمشون. و حالا دارم یه سری مقاله می خونم که ایده هام رو تقویت کنم و شاید به ایده های جدیدی هم برسم. 

اینه که تا حدی خوشحالم. 

 

امروز یه روز معمولیه.

مثل روزهای معمولی سال ها پیش.

حس خوب یا بدی ندارم. خیلی معمولی.

یه روز آفتابی تابستونی که هوا خیلی گرم هم نیست.

تا حدی فکر آدم ها (سناریویی که یکی داره توش حرفی می زنه، کاری می کنه، یا تصویری از آینده ای که دوست دارم اتفاق بیفته و و و) به ذهنم می آد ولی فکر می کنم که بتونم کاری کنم که به کارم مسلط باشم و فکر خاصی جز پژوهش به ذهنم هم نیاد. 

 

فعلا حرف خاصی ندارم :)

  • 03/05/01
  • مهسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی