تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

روزهای من...

تا همیشه

اگر به خانه ی من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار.
و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم...
اینجا گاهی با خودم حرف می زنم، یا شایدم گاهی که حرفای دیگران که به دل بشینه.
اینجا شبیه خونه ی منه. خونه ی آدم ذهنشه و قلبش، مگه نه؟
بله، برای فهمیدن و شناخت من جای مناسبی نیست، ولی اگه دنبال نشونه واسه فهمیدنِ خودتون می گردید، شاید جرقه ای شه.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

homework!

Friday, 22 Tir 1403، 04:37 PM

خب.

امروز روز سختی بود. به این دلیل که توی پژوهش پیش نرفتم. توی یه مقاله گیر کردم و نمی فهمم چی به چیه. و هیچ کس هم نیست که کمکی کنه.

خوبه که اینجا، توی آلتو، یه عالمه آدم هست که معمولا اگه جایی گیر کنی می تونی ازشون کمک بگیری.

اما الان همه سفرن.

 

دلم توی شرایط بهانه گیریه... انگار دلم می خواد یکی نازمو بکشه. انگار می خوام یکی بهم بگه که تو می تونی و واقعا بهش باور داشته باشه. در واقع یکی که بهم ثابت کنه من می تونم. و این باور به درونم نفوذ کنه.

 

دلم می خواد دانش آمار و احتمالاتم بیشتر شه. کاش یه راهی براش پیدا کنم. باید کتاب آکی رو بخونم. اینجوری چیزایی که یاد گرفتم هم جمع و جور می شه توی ذهنم. مشق آخر هفته هم جور شد.

 

  • 03/04/22

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی